web 2.0

۲ مرداد ۱۳۸۹

زیبایی زن

 منتقل شده از وبلاگ قبلی ام azetrom.blogfa.com
يک پسر کوچک از مادرش پرسيد: چرا گريه مي کني؟
مادرش به او گفت: زيرا من يک زن هستم.
پسر بچه گفت: من نمي فهمم.
بعد پسر بچه از پدرش پرسيد چرا مادر بي دليل گريه مي کند؟


پدرش تنها توانست به او بگويد: تمام زنها براي هيچ چيز گريه مي کنند. پسر کوچک بزرگ شد و به يک مرد تبديل گشت. ولي هنوز نمي دانست که چرا زنها بي دليل گريه مي کنند.
بالاخره سوالش را براي خداوند مطرح کرد و مطمئن بود که خدا جواب را مي داند.
او از خدا پرسيد: خدايا چرا زنها به آساني گريه مي کنند؟
خدا گفت: زماني که زن را خلق کردم، مي خواستم که او موجود به خصوصي باشد. بنابراين نشانه هاي او را آنقدر قوي آفريدم تا بار همه دنيا را به دوش بکشد و همچنين شانه هايش آنقدر نرم باشد که به بقيه آرامش بدهد.
من به او يک نيروي دروني قوي دادم تا توانايي تحمل زايمان بچه هايش را داشته باشد و وقتي آنها بزرگ شدند توانايي تحمل بي اعتنايي آنها را نيز داشته باشد.
به او توانايي دادم که در جايي که همه از جلو رفتن نا اميد شده اند او تسليم نشود و همچنان پيش برود.

به او توانايي نگهداري از خانواده اش را دادم. حتي زماني که مريض يا پير شده است بدون اينکه شکايتي کند.
به او عشقي دادم که در هر شرايطي بچه هايش را عاشقانه دوست داشته باشد. حتي اگر آنها به او آسيبي برسانند. به او توانايي دادم که شوهرش را دوست داشته باشد و از تقصيرات او بگذرد. هميشه تلاش کند تا جايي در قلب شوهرش داشته باشد. به او اين شعور را دادم که درک کند، يک شوهر خوب هرگز به همسرش آسيب نمي رساند. اما گاهي اوقات توانايي همسرش را مي آزمايد و به او اين توان را دادم که تمامي اين مشکلات را حل کرده و با وفاداري کامل در کنار شوهرش باقي بماند و در آخر به او اشکهايي دادم که بريزد. اين اشکها فقط مال اوست و تنها براي استفاده اوست. در هر زماني که به آنها نياز داشته باشد، او به هيچ دليلي نياز ندارد تا توضيح دهد چرا اشک مي ريزد.
خدا گفت: مي بيني پسرم! زيبايي يک زن در لباسهايي که مي پوشد نيست، در ظاهر او نيست، در شيوه آرايش موهايش نيست. بلکه زيبايي يک زن در چشمانش نهفته است. زيرا چشمهاي او دريچه روح اوست و در قلب او، جايي که عشق او به ديگران در آن قرار دارد.

0 نظرات:

ارسال یک نظر